محمود نامجوی، اسطوره وزنه برداری در سال ۱۲۹۷ در رشت به دنیا آمد. او علاوه بر وزنهبرداری در ورزش زورخانهای، ژیمناستیک، بدنسازی و کشتی نیز فعالیت داشت و جالب است بدانید در ۱۸ سالگی عنوان قهرمانی کشور در رشتهٔ کشتی را به دست آورده بود. نامجوی نخستین مدال طلای جهانی وزنهبرداری را در قهرمانی جهان ۱۹۴۹ لاهه برای ورزش ایران به ارمغان آورد و در بازیهای آسیایی دهلی نو ۱۹۵۱ اولین وزنهبردار آسیایی شد که توانست رکورد جهانی را ترقی دهد. از شگفتی های نامجوی کسب قهرمانی جهان در سن ۴۱ سالگی بود.
محمود نامجو در رشته ی بدنسازی و زیبایی اندام نیز در سطح جهان مسابقه داده و قهرمانی کسب کرده بود و عکس وی بر روی جلد نشریات آن دوران در جهان درج شده بود که البته در ایران در مورد این زاویه از زندگی ورزشی وی صحبتی نشده است.
محمود نامجوی ضمن اینکه وزنه برداری خارق العاده بود بدنی بسیار زیبا و در هم تنیده نیز داشت.
محمود نامجوی وزنهبردار ایرانی بود که با سه مدال طلا، یک مدال نقره و دو مدال برنز مسابقات قهرمانی وزنهبرداری جهان و همچنین یک مدال نقره و یک مدال برنز بازیهای المپیک و یک مدال طلا و یک مدال برنز بازیهای آسیایی (۵۶ کیلو) از پرافتخارترین وزنهبرداران تاریخ ایران است. او همچنین دارای عناوین قهرمانی ایران در رشتههای ورزشیِ کُشتی و زیبایی اندام بود. او نخستین ایرانی دارندهٔ نشان طلای جهان در ورزش است.
عناوین قهرمانی وی از سال ۱۹۴۷ قاهره تا ۱۹۵۸ توکیو بدون در نظر گرفتن مدالهایش در تورنمنتهای داخلی و خارجی به شرح زیر میباشد:
طلای قاهره ۱۹۴۷
کسب عنوان پنجم المپیک ۱۹۴۸ لندن
طلای جهانی ۱۹۴۹ لاهه
طلای جهانی ۱۹۵۰ پاریس
طلای جهانی ۱۹۵۱ میلان
طلای آسیایی ۱۹۵۱ دهلی
نقره المپیک ۱۹۵۲ هلسینکی
نقره جهانی ۱۹۵۴ وین
برنز جهانی ۱۹۵۵ مونیخ
برنز المپیک ۱۹۵۶ ملبورن
برنز جهانی ۱۹۵۷ تهران
نقره آسیایی ۱۹۵۷ تهران
نقره بازیهای آسیایی ۱۹۵۸ توکیو
محمود نامجوی سرانجام در سیام دی ماه ۱۳۶۸ در بیمارستان مهر تهران بر اثر عوارض ناشی از تمرین های سنگین ورزشی و کهولت درگذشت و در قطعهٔ ۲۲ بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد. از او چهار دختر و یک پسر به جا مانده است.
متاسفانه این اسطوره ی وزنه برداری ایران و جهان در سال های پایانی عمر خود و در حالی که در اثر ابتلا به سرطان تبدیل به پوست و استخوان شده بود و دیدن این مرد بزرگ در این وضعیت حقیقتا دل آدمی را به درد می آورد در فقر کامل و در شرایطی که در یک اتاق اجاره ای بسیار محقر به سر می برد روزگار می گذراند.