همه چیز در مورد ghrp-6

همه چیز در مورد ghrp-6

Growth hormone-releasing peptide 6 پپتیدی است که به اختصار GHRP-6 نامیده می شود. همچنین در برخی منابع از این ماده به نام growth hormone-releasing hexapeptide که می توان آن را هگزاپپتید آزاد کننده ی هورمون رشد نیز ترجمه کرد نام برده شده است. هگزا در لاتین به معنی ۶ می باشد. ولی هر چه باشد شما قشر بدنساز در ایران آن را به نام عمومی ghrp-6 می شناسید.

این ماده ی اگزوژن در بدن شما عملکردی کاملا متفاوت تر از growth hormone releasing hormone که به عبارت ساده تر GHRH نامیده می شوند دارد و لازم به ذکر است که سهم عمده ی هورمون رشد انسانی مورد نیاز در بدن شما از طریق GHRH ها آزاد می شوند و از این رو ورود این پپتید به بدن که به روشی مفتاوت به افزایش تولید و رها سازی هورمون رشد در بدن منجر می شود برای بدن شما موضوع تازه و بسیار عجیبی است. Ghrp-6 که امروزه به وفور به نام داروهای بی ضرر به بدنسازان عرضه می شود پس از ورود به بدن گیرنده هایی موسوم به growth hormone secretagogue receptor را تحت تاثیر قراره می دهد و این گیرنده ها به اختصار GHSR نامیده می شوند.

گیرنده های growth hormone secretagogue receptor در جای جای بدن مـوجود بوده و گیرنده های «گرلین» نیز هستند و از این رو Ghrp-6 که وارد بدن شده و در نقش آگونیست GHSR ها وارد عمل می شود به نوعی برای بدن دقیقا همانند گرلین سنتتیک شناسایی و وارد عمل می گردد و دلیل اصلی مستولی شدن گرسنگی شدید بر شما با ورود Ghrp-6 به بدن نیز دقیقا همین مهم بوده است. برای درک بهتر اتفاقاتی که پس از ورود این هگزاپپنید به بدن رخ می دهد نگاهی به خود گرلین بیندازیم. گرلین یک هورمون پپتیدی می‌باشد که از ۲۸ اسید آمینه تشکیل شده است و از سلول های اپسیلون بخش درون ریز لوزالمعده و تا حدودی نیز از سلول های دیواره ی معده ترشح می شود. این هورمون، محرک احساس گرسنگی می باشد. غلظت این هورمون پیش از خوردن غذا افزایش و پس از آن کاهش می‌یابد. گیرنده‌ های این هورمون در طیف گسترده‌ای از بافت‌ها از جمله هیپوفیز، معده، روده، لوزالمعده، تیموس، غدد جنسی، تیروئید و قلب وجود دارد و این تنوع گیرنده‌ها در بافت‌های گوناگون، نشان‌دهنده وظایف مختلف بیولوژیکی این هورمون است. گرلین همچنین محرکی قوی برای ترشح هورمون رشد از هیپوفیز قدامی است و درست به همین دلیل نیز سبب افزایش ترشح هورمون رشد انسانی نیز می شود.

تحقیقات صورت گرفته در مورد این پپتید نشان داده است که ورود همزمان این پپتید با انسولین به بدن سبب تشدید اثر آن در رها سازی هورمون رشد انسانی می شود ولی موضوع حایز اهمیتی که در این میان وجود دارد این است که این پپتید به قدری اثرات سریع و قدرتمندی دارد که بلافاصله پس از تزریق و حتی قبل از اینکه سر سوزن را از زیر پوست خارج کرده باشید در صورتی که ماده ی موثر آن واقعی بوده و در طول انتقال از محل ساخت تا محل تزریق و در طول نگهداری نیز فاسد نشده باشد چنان گرسنگی شدیدی بر شما مستولی خواهد کرد که به ناچار و بی اختیار هر چه دم دست باشد را می خورید و بد نیست بدانید ورود کربوهیدرات و چربی به داخل دستگاه گوارش پس از مصرف این پپتید خود عاملی بازدارنده در تولید و ترشح هورمون رشد خواهد بود و این دقیقا همان پارادوکسی است که شاید یکی از اصلی ترین نگرانی ها در مورد صحت داشتن ادعای سازندگان آن مبنی بر افزایش ترشح هورمون رشد انسانی در عمل باشد. در ثانی ورود این ماده به بدن خود به تنهایی برای اینکه فرد از شدت گرسنگی عنان از کف دهد کفایت می کند و در صورتی که به همراه انسولین مورد سوء مصرف قرار بگیرد الباقی تبعات اجالتا به کنار، همین گرسنه شدن های خارج از کنترل ممکن است فرد را دچار مشکل کرده و حتی بکشد!

من خودم از نمونه های واقعی و سالم این ماده که امروزه حتی نام دارو نمی توان بر آن نهاد را استفاده کرده ام. توجه داشته باشید این ماده ساختار پروتئینی بسیار شکننده ای دارد که باید در شرایط خاص و در یخچال نگهداری و حمل شود و ناگفته پیداست خارج شدن این ماده از دمای ۲ الی ۸ درجه ی سانتی گراد و حتی وارد شدن استرس دمایی در محدوده ی مجاز یاد شده و حتی وارد شدن ضربه و تابش مستقیم نور به راحتی سبب شکسته شدن ساختار پروتئینی این ماده و کم اثر و حتی بی اثر شدن مطلق آن می گردد.

بر خلاف چیزی که تصور می کنید رفتن دمای نگهداری این ماده که عرض کردم هنوز نام دارو نیز نمی توان بر آن نهاد به زیر ۲ درجه و یخ زدن این ماده سبب شکستن ساختار بسیار حساس آن خواهد شد. حال با این تفاسیر خود می توانید حدس بزنید نمونه هایی که در ایران توسط پیک موتوری به مشتری و سوء مصرف کننده ارسال شده و در تابستان های گرم ایران در داخل مشمای مشکی و در زیر آفتاب و به صورت آویزان از دسته ی موتور حمل می شود حتی اگر بر فرض اصل بوده باشد تا چه اندازه می تواند سالم مانده باشد.

گفتیم که تحقیقات نشان داده اند مصرف همزمان این پپتید با انسولین سبب تشدید تولید و ترشح هورمون رشد می گردد و البته این امر عملا ناممکن است و گرسنگی حاصل از ورود این هر دو ماده به بدن ممکن است حقیقتا سبب شود بمیرید. در ثانی نتیجه ی تحقیقات دیگری ثابت کرده است که ورود چربی و قند به بدن به همراه این پپتید به بدن، خود سبب مهار تولید و ترشح هورمون رشد می شود و ناگفته پیداست کسی که در اثر مصرف این پپتید دچار گرسنگی شده و غذا می خورد و ناگزیر از خوردن می شود به واسطه ی همین خوردنی که حقیقتا پس از مصرف نمونه های واقعی و سالم این پپتید ناگزیر به نظر می رسد به دست خود سبب کاهش میزان تولید هورمون رشد در بدن می شود.  داستان کلا پیچیده می باشد و مسائل زنجیر وار به هم متصل هستند. در مورد تحقیقات دانشگاهی نیز در مبحثی جداگانه صحبت خواهیم کرد و خواهیم گفت که این تحقیقات در اغلب موارد اعتبار لازم به برای کاربرد در عمل را ندارند و اغلب، مسائل را از یک زاویه مورد بررسی قرار داده و ناقص هستند و نمی توان آنها را ملاک عمل قرار دارد. در ثانی بارها رخ داده است تحقیقات بعدی عکس تحقیقات قبلی را ثابت کرده است و …!

در مورد پپتیدها داستان های زیادی وجود دارد که عموما از بدنسازان مخفی نگه داشته می شوند و حقیقتا خوفناک اند. در صورتی که بدنساز به ماهیت واقعی پپتایدها پی ببرد چه بسا که هرگز به مصرف این مواد شیمیایی تن در ندهد و البته مربی ها نیز در صورتی که به ماهیت واقعی این مواد شیمیایی پی ببرند چه بسا که هرگز و هرگز به خاطر سود ناشی از فروش این مواد شیمیایی که به عنوان داروهای بی ضرر به ورزشکاران می فروشند با وجدان خود کنار نیامده و دیگر حاضر به توصیه و تجویز این مواد شیمیایی هولناک نشوند. هر چه اطلاعات در مورد این دسته از ترکیبات شیمیایی نوشته و در نت منتشر شده است از سوی تولید کنندگان و فروشندگان تنظیم شده است و از این رو تماما جانبدارانه و مغرضانه بوده و تماما در مورد مزایای این ترکیبات که تاکید و یادآوری می کنم هنوز مراحل آزمایشات بالینی را پشت سر نگذاشته و حتی در دامپزشکی نیز مجوز مصرف ندارند می باشد و نمی توان به استناد این نوشته ها در چاه این پپتایدها رفت.  تحقیقات جدیدی که بر روی موش ها صورت گرفته است ثابت کرد با عنایت به پراکندگی گیرنده های گرلین در سراسر بدن این پپتید علاوه بر تاثیر بر هیپوفیز که سبب افزایش ترشح هورمون رشد می شود دیگر اندام ها و ارگان های بدن را نیز مورد عنایت قرار می دهد.  

این تحقیق نشان داد موش هایی که تحت تاثیر این پپتید بوده اند تغییرات عدیده ای در متابولیسم، رشد، متابولیسم گلوکوز، بافت عضلات قلب و حتی حافظه و غیره را تجربه کرده اند و ناگفته پیداست برای پی بردن به تاثیرات مصرف طولانی مدت و حتی کوتاه مدت این پپتید به سال ها تحقیق و بررسی وجود دارد ولی این پپتید از سال ها قبل و از زمانی که کمترین تحقیقی در مورد این پپتیدها صورت نگرفته بود به نام دارو بر بدنسازان عرضه می شده است و این در حالی است که این دسته از تزریقی ها را هنوز نمی توان دارو نامید و در اصل ترکیبات شیمیایی بسیار خطرناکی هستند که امروزه به عنوان داروهای بی عارضه ی بدنسازی به شما عرضه می شوند و هیچ بعید نیست مصرف این پپتیدها در طولانی مدت سبب بروز عوارض دهشتناکی همانند سرطان و انواع و اقسام بیماری های خود ایمنی و ناشناخته در بدن آدمی گردد کما اینکه این روزها بدنسازانی که به وفور از این پتیدها بهره برده اند بی دلیل و یا گاه در اثر ابتلا به بیماری هایی که هنوز برای دانش پزشکی چندان شناخته شده نیستند در می گذرند. انتشار این مطالب با عنایت به اینکه جمشید اوریجنال ها در سطح وسیع اقدام به تولید و عرضه این پپتایدها نموده و ممدکول و جعفربازو و دکترجکولها نیز سود خوبی از فروش اینها عاید می کنند به مذاق حضرات ابدا خوش نخواهد آمد.

در همین مبحث توضیح دادم که نمونه های موجود در بازار ایران یا قلابی و ساخت دست جمشید اوریجنال ها هستند و یا در صورتی که اصل باشند نیز با عنایت به اینکه در شرایط اسف بار و غیر یخچالی حمل و نگهداری می شوند عملا متلاشی و بی اثر و یا کم اثر هستند. این پپتیدها باید در دمای بین ۲ الی ۸ درجه نگهداری و حمل شوند و بد نیست بدانید ضربه و تابش مستقیم نور و … نیز سبب از هم پاشیدن ساختار متزلزل پروتئینی و بی اثر شدن شان می شود. در ثانی این دسته از ترکیبات که از آنها همواره به نام مواد شیمیایی نیز یاد کرده ایم حتی در دامپزشکی نیز مجوز مصرف ندارند و بر خلاف ادعای فروشنده ها و اساتیدی که دستی در فروش دارند ابدا داروهای بی ضرر نیستند و ممکن است تزریق آنها سبب بروز شوک و مرگ آنی شود. همچنین مصرف آنها عوارض هولناک مطالعه نشده ای نیز می تواند در ادامه و در آینده داشته باشد و چه بسا که بخش عظیمی از مرگ و میر بدنسازان که در طول این یک دهه ی اخیر در جهان شتاب روز افزونی گرفته است مستقیما زیر سر همین پپتیدها باشد و البته در گواهی های فوت عام ترین دلیل برای بیش از نود درصد از فوت ها را ایست قلبی می نویسند ولاغیر!

sadeghsalamy.com     insta:sadeghsalamyofficiel

3.7 18 votes
امتیازدهی به مقاله

مطالب مرتبط

اشتراک
نوع اشتراک
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
دیدن همه ی نظرات
0
نظر بدهید.x