چکاپ دوره ای در بدنسازی

چکاپ دوره ای در بدنسازی

چکاپ دوره ای در بدنسازی از نان شب و از کراتین و گلوتامین نیز واجب تر است. در صورتی که به سلامت خود و شاگردان خود اهمیت می دهید و در صورتی که نمی پسندید در سنین جوانی و در اثر عوارض بدنسازی مرده و یا با انبوهی از بیماری ها دست به گریبان نشوید چکاپ دوره ای را جدی بگیرید. چ

خاطر مبارک دوستان مانده باشد سه شماره ي اخير در مورد بيماري ويروسي هپاتيت B و هپاتيت C و همچنين ايدز صحبت کرديم و اشاره کرديم که هيچ يک از اين بيماري ها به هيچ عنوان علايم اوليه خيلي بارزي ندارند و تنها پس از اينکه کار از کار گذشت و اين ويروس ها ما را شديدا گرفتار کردند و راه را به سمت مرگ هموار کردند علايم بروز مي کند و صد البته ديگر دير شده است.

در ادامه نيز از لزوم چکاپ دوره اي براي حصول اطمينان از عدم ابتلا شدن ما به اين بيماري ها و در صورت ابتلا شدن نيز شروع درمان پيش از رسيدن کار به جاهاي باريک صحبت کرديم. در اين شماره قصد دارم نتيجه آزمايش دوره اي که خودم به تبع توصيه اي که به شما داشتم و رفتم آزمايش دادم را با هم مرور کرده و با هم تفسير کنيم تا شما هم ببينيد که آزمايش دادن اولا هولناک نيست و در ثاني تفسير آزمايش هم کار چندان دکترانه و پيچيده اي نيست که از پس اش بر نياييد.

البته در اين آزمايش با توجه به شرايطي که من خودم داشتم آزمايشاتي که براي شخص خود من در شرايط فعلي مورد نياز بود را نوشتم و آزمايشگاه نيز مواردي که من نوشته بودم را براي من گرفت و پاسخ را ارسال کرد.

بيوشيمي خون

در آزمايشاتي که در اين گروه جاي مي گيرند بسته به درخواستي که به آزمايشگاه مي دهيد خون را از نقطه نشر بيو شيميايي آناليز کرده و نتايجي به دست مي دهند که با استفاده از ذايم نتايج و با استفاده از اين بررسي ها تا حدود بسيار زيادي مي توان سلامت کلي بدن و سلامت جزئي ارگان ها را پايش کرد:

Fbs

نخستين موردي که در اين آزمايش مي بينيد قند خون ناشتاست. قند خون نيز از جمله بيماري هايي است که در نخستين مراحلي که فرد بدان مبتلاست علايم چندان مشخصي ندارد ولي متاسفانه بيماري قابل درماني نيست و تنها در صورتي که بخت با شما يار باشد و طاقت بياوريد مي توانيد آن را مهار کنيد که در اغلب موارد اين امر نيز محقق نمي شود.

افرادي که سابقه بيماري قند در اقوام درجه اول دارند شديدا در معرض بيماري قند خون هستند! افرادي که دوره هاي طولاني مدت انسولين و هورمون رشد انساني و رژيم هاي بسيار بسيار پر کالري براي افزودن بر وزن خود داشته اند شديدا در معرض خطر ابتلا به ديابت هستند.

با عنايت به اينکه اين بيماري نيز در زمره بيماري هايي است که علايم اوليه ندارد و با عنايت به اينکه همين الان که شما اين مقاله را مي خوانيد چند صد هزار نفر در همين کشور ما وجود دارند که اين بيماري با منشا داخلي را با خود دارند و اين بيماري سرگرم آسيب زدن به بدن و جسم آنهاست ولي از مبتلا بودن خود به اين بيماري بي خبر هستند هر از چند گاه بايد با اين آيتم از مبتلا نبودن خود به اين بيماري حصول اطمينان بکنيم.

براي اينکه به عمق فاجعه پي ببريد به اين آمار توجه داشته باشيد: ۱۸ درصد از افراد بالاي ۳۰ سال در استان يزد به ديابت مبتلا هستند! استان يزد از نظر آمار ابتلا به ديابت در ايران رتبه ي اول را دارد. هم اکنون در حدود ۴۰۰ ميليون نفردر جهان مبتلا به ديابت هستند که متاسفانه نيمي از اين افراد از ديابت خود بي خبر مي باشند. يابت هر سال سبب مرگ بيش از ۵ ميليون نفر مي شود. اين بدان معناست که هر ۶ ثانيه يک نفر به علت ديابت جان خود را از دست مي دهد. هزينه درمان ديابت و عوارض آن بيش از ۵۵۰ ميليارد دلار در سال است اين در حالي است که ديابت در آمريکا با نرخ رشد ۲۲ درصدي در حرکت است و نرخ رشد ديابت در ايران متاسفانه ۱۰۰ درصدي است.

در سال ۹۱ بيش از ۴ ميليون و ۵۰۰ هزار نفر ايراني مبتلا به اين بيماري بوده اند که اين آمار در سال ۹۲ به بيش از ۶ ميليون نفر رسيده است. اين در حالي است که ديابت بيش از دو ميليون و ۵۰۰ هزار نفر تشخيص داده نشده است. بيش از ۷/۸ درصد از جمعيت کل کشور دچار بيماري ديابت هستند و جالب است بدانيد که از هر پنج نفر ايراني يک نفر مبتلا و يا در معرض ابتلا هستند که هزينه متوسط هر فرد ديابتي در سال  ۴۱۴ دلار است و اگر تبعات منفي ديابت و عوارضي که اين بيماري به دنبال خواهد داشت را مطالعه کنيد يقينا نگراني شما صد چندان خواهد شد.

بيماري ديابت

زماني که انسولين کافي در بدن ترشح نشود فرد مبتلا به ديابت نوع يک مي شود و در نوع دو اين بيماري که عموما در سنين بالا و در اثر رفتارهاي نادرست تغذيه و در اثر بالا رفتن وزن و موارد اين چنين رخ مي دهد انسولين کافي در بدن وجود دارد ولي گيرنده هاي انسولين به اين هورمون پاسخ مناسب را از خود بروز نمي دهند! اين خلاصه ترين و ساده ترين تعريف از اين بيماري بود.

تبعات بيماري قند

بالا رفتن قند خون را بيماري ديابت مي نامند ولي داستان به همين مختصر ختم نمي شود و همين بالا بودن به ظاهر ساده ي قند خون مي تواند منجر به تبعاتي نظير اين موارد گردد:

کتواسيدوز

تصور نکنيد که بالا بودن قند خون با دفع قند از طريق ادرار برطرف مي شود نه! يکي از شايع ترين مواردي که براي اورژانس ‌هاي پزشکي به فراواني رخ مي دهد حالتي است که بر اثر هايپرگليسمي کنترل نشده براي بيمار رخ مي‌دهد و مي‌تواند جان بيمار ديابتي را تهديد کند. هايپرگليسمي يعني افزايش بي رويه ي قند خون است. به عبارت بسيار ساده وقتي بدن با کمبود انسولين مواجه مي‌شود نظير آنچه که در ديابت نوع يک ديديم و يا اينکه انسولين کافي در خون دارد و بدن به انسولين پاسخ مناسب نمي دهد نظير آنچه که در ديابت نوع دو ديديم بدن نمي‌تواند قند خون را به انرژي مورد نياز بدن تبديل کند و به مروز با افت سطح انرژي در بدن مواجه مي شد. بدن به دنبال رو در رو شدن با افت محسوس انرژي و با عنايت به اينکه بدون در دست داشتن انرژي خواهد مرد به جاي قندها سراغ ذخاير چربي بدن مي‌رود. چربي ذخيره ‌شده در بدن پس از آزاد شدن به کتون تبديل مي‌ شود ولي از آنجا که سرعت توليد کتون بيشتر از سرعت مصرف آن است سطح آن در خون تا حدي بالا مي ‌رود که مولکول هاي کتون در نهايت وارد ادرار مي‌شود.

از سوي ديگر بدن توان مصرف قند را ندارد و قند در خون اشباع شده و سپس از خون وارد ادرار مي شود تا از طريق ادرار از بدن دفع شود. بدن براي اينکه بتواند قند زايد که وارد ادرار شده است را از بدن دفع کند نياز به دفع آب زياد خواهد داشت و ناگفته پيداست فرد در طول روز تمايل شديد به مصرف افراطي آب خواهد داشت و از اين روست که گفته مي شود افراط در مصرف آب يکي از ابتدايي ترين نشانه هاي ابتلا به ديابت است.

جالب است بدانيد در صورتي که بالا بودن بيش از حد قند در ادرار موجب دفع شديد آب از بدن شده و از سوي ديگر کتون ها آزاد شده نيز در بدن فزوني گرفته و بالانس ph خون را بر هم بزنند بعيد نيست فرد وارد کما شده و در صورتي که امدادها و کمک هاي پزشکي را دير دريافت بکند جان از تن وي پرواز کند!

بيماري هاي قلبي و عروق

يکي از اصلي ترين دلايل مرگ و مير انسان در عصر حاضر بيماري هاي قلبي و عروقي است ولي اصلي ترين دليل ابتلا به بيماري هاي قلبي و عروقي ديابت نيست. در صورتي که بدانيد در حدود ۷۰ درصد از افراد مبتلا به ديابت مسن بر اثر بيماري هاي قلبي و عروقي مي ميرند و در صورتي که اطلاع رساني بکنيم که ديابت يکي از اصلي ترين دلايل ابتلا افراد به بيماري هاي قلبي و عروقي است حتما شما هم تاييد خواهيد کرد که ديابت صرفا در بالا بودن قند خون خلاصه نمي شود و راه را براي مرگ و مير در سنين نه چندان پيري هموار تر مي کند.

سکته هاي مغزي

اگر بدانيد در حدود ۱۶ درصد از ديابتي هاي مسن در اثر سکته هاي مغزي که عموما منشا آن نيز در بالا بودن قند خون خلاصه مي شود مي ميرند حتما شما نيز همانند من از ديابت خواهيد ترسيد و حال شما که با تزريق مداوم انسولين و سوما که اصلي ترين پيش زمينه هاي ابتلا ورزشکاران به ديابت هستند خود را در معرض خطر ابتلا به ديابت قرار مي دهيد با علم به اينکه ديابت در مراحل ابتدايي علايم بارزي ندارد بيش از افراد عادي به اهميت چکاب دوره اي ايمان خواهيد آورد.

نارسايي هاي کليوي

بدنسازان به صرف استفاده از داروهاي نيروزا و به صرف رژيم هاي کم آب و رژيم هاي پر پروتئين که مي گيرند بيش از ديگران در معرض خطر نارسايي هاي کليوي قرار دارند و جالب است بدانيد که سازمان بهداشت جهاني اعلام کرده است که ۴۴ درصد از نارسايي هاي کليوي که در جهان رقم مي خورد را مديون ديابت هستيم.

زخم و عفونت و قطع عضو

حتما مي دانيد کساني که ديابت دارند شديدا در معرض خطر زخم هاي بي دليل هستند و جالب است بدانيد که زخم هاي ايجاد شده در بدن اين افراد به شدت در برابر التيام يافتن مقاومت مي کند به گونه اي که گاه اعضاي بدن اين افراد و خصوصا پايين تنه ي اين افراد در اثر زخم ها از بين رفته و نکروز و سياه مي شوند و پزشکان مجبور به قطع عضو اين افراد مي شوند.

زخم هايي که باز باشند و التيام نيابند به مرور عفونت مي کنند و اين عفونت ممکن است در خون منتشر شده و نوعي شوک خطرناک موسوم به شوک سپتي سمي را رقم بزند و …

ضايعات عصبي

بالا بودن قند خون همچنين موجب تخريب سلول هاي عصبي خصوصا در ناحيه چشم مي شود و بدين ترتيب بينايي آدمي را نيز شديدا در معرض خطر قرار مي دهد. کم نيستند سالمنداني که صرفا به دليل ابتلا به ديابت در اواخر عمر خود بينايي خود را کاملا از دست داده و يا دچار ضعف بسيار بسيار شديد بينايي شده اند.

توصيه

سواي اينکه در تغذيه ي روزانه ي خود الگوهاي صحيح را رعايت مي کنيد همواره در مصرف داروهايي همانند انسولين و گلي بن کلاميد متفورمين و حتي سوما نيز رعايت احتياطات لازم را بکنيد و بدانيد که کمترين بي تجربگي و يا لات بازي در مصرف هر يک از اين داروها مي تواند منجر به ديابت شده و ديابت نيز مي تواند منجر به تبعات ياد شده گرديده و زندگي را براي فرد به جهنم تبديل کند.

به صورت دوره اي نيز با بررسي کردن قند خون ناشتاي خود که در اين آزمايش با علامت اختصاري fbs نمايش داده شده است از سلامت بدن خود از نظر ديابت حصول اطمينان بکند. به ياد داشته باشيد که بسياري از افرادي که امروزه به ديابت مبتلا هستند و ديابت در حال حاضر سرگرم از بين بردن بدن آنهاست از ابتلا خود به اين بيماري کمترين اطلاعي ندارند و توجه داشته باشيد که اين بيماري بسيار خزنده بود و در مراحل اوليه کمترين علايم بارزي ندارد.

همانگونه که مشاهده مي کنيد قند خون ناشتاي من در رنج نرمال قرار دارد و من نه تنها ديابت ندارم بلکه در معرض خطر ابتلا به ديابت نيز نيستم. چشم نخورم ايشالله!

Hb A1C

آيتم دومي که مي بينيد به اسم اچ بي يا هموگلوبين اي وان سي نيز معروف هست و بيشتر کساني که ديابت دارند با اين آيتم آشنايي دارند و براي عموم مردم اين آيتم شناخته شده نيست. اين آيتم براي افراد عادي نياز نيست و در مورد بيماران ديابتي از اين آيتم براي پي بردن به ميزان موفقيت فرد و درمان ها در کنترل ديابت به کار گرفته مي شود و صد البته من به دليل وسواسي که در مورد خود داشتم اين آيتم را نيز انجام دادم و همانگونه که مي بينيد در وضعيت GOOD CONTROL قرار دارم هر چند من اصلا بيماري ديابت نداشتم که در کنترل آن موفق عمل کرده باشم. اميدوارم کسي بيمار نشود نه ديابت و نه بيماري هاي ديگر.

UREA اوره

چربي ها قند ها و پروتئين سه گروه تشکيل دهنده ي تغذيه ي ما هستند. در ساختار همه ي اين درشت مغذي ها اکسيژن و هيدروژن و کربن وجود دارد و اين در حالي است که پروتئين ها علاوه بر اين سه عنصر مقادير متنابهي نيتروژن را نيز در خود دارند. پروتئيني که وارد بدن مي شود ابتدا بايد شکسته شده و سپس مورد استفاده ي بدن قرار بگيرد. سهم عمده اي از نيتروژن حاصل از شکسته شدن پروتئين در بدن ما بايد از طريق کليه ها دفع شود. دفع نيتروژن از بدن ما به صورت اوره صورت مي گيرد و اين خود روند بسيار پيچيده اي که نيازي به دانستن اين واکنش هاي شيميايي در اين سطح از مطالعه که داريد نيست پس وارد اين مبحث علمي محض نمي شويم.

حال تصور کنيد به هر دليلي اوره در خون بالا باشد چه تبعاتي رخ خواهد داد؟ بالا بودن اوره در بدن اغلب باعث درد مفاصل، زانو ها، مچ، آرنج، انگشتان و قوزک پا و پاره اي مشکلات ديگر مي شود. از جمله شايع ترين بيماري هايي که بالا بودن اوره در بدن ما رقم مي زند مي توان به نقرس اشاره کرد.

توجه داشته باشيد بدنسازاني که از مکمل هاي پروتئيني و از اسيد آمينه ها و خصوصا در دزهاي افسار گسيخته استفاده مي کنند و حتي افرادي که در طول زندگي عادي نيز تمايل شديد به مصرف گوشت قرمز دارند و در مصرف پروتئين و خصوصا پروتئين هاي حيواني افراط مي کنند در معرض خطر بالا رفتن اوره ي خون قرار دارند. ناگفته پيداست بالا بودن افراطي پروتئين مصرفي که اين روزها در پرورش اندام به وفور نيز از سوي ممد کول و جعفر بازو و حتي دکتر جکول نسخه مي شود مي تواند زمينه را براي بروز بيماري نقرس و يا دست کم بالا رفتن اوره ي خون مهيا کند.

با انجام آزمايشات دوره اي و با اندازه گيري اوره خون مي توانيد از بالا بودن و يا نبودن اوره ي خون خود مطلع شده و در صورت بروز مشکل پيش از اينکه خيلي دير شده باشد علاج واقعه بکنيد. توجه داشته باشيد که سواي رژيم هاي پر پروتئين، رژيم هاي کم آب و حتي رژيم هايي که در اين رژيم ها مواد غذايي کافي به بدن نمي رسد نيز بالا رفتن اوره ي خون ديده مي شود چرا که در شرايط گرسنگي هاي شديد و طولاني بدن نيازمند سوزاندن توده هاي عضلاني به منظور تامين نياز بدن به انرژي مي شود و با عنايت به اينکه توده هاي عضلاني نيز همانند پروتئين هايي که مي خوريد حاوي نيتروژن فراوان هستند اين نيتروژن مي تواند به صورت اوره در خون تجمع يافته و منشا بيماري گردد.

همانگونه که مشاهده مي کنيد با عنايت به رژيم هاي غذايي متعادل و سالم و سلامتي که دارم و با عنايت به اينکه افراط و تفريط خصوصا در زمينه ي مصرف پروتئين نداشته ام اوره ي خون من در حد نرمال قرار دارد و از اين نظر خطري مرا تهديد نمي کند.

کراتينين

اوره و کراتينين ارتباط تنگاتنگي با هم دارند. کراتينين محصول جنبي و زايدي که از شکسته شدن کراتين در عضلات حاصل مي شود. همانگونه که مي دانيد شکسته شدن کراتين در عضلات براي تامين انرژي مورد نياز اين بافت ها ضروري است. کراتينين حاصل شده از فعاليت هاي شيميايي در عضلات وارد خون شده و سپس به کليه منتقل شده و از طريق کليه ها دفع مي گردد و در صورتي که به هر دليل اعم از نارسايي کليه ها و … از بدن دفع نگردد مي توان منشا بيماري هاي کشنده شود.

از آزمايش کراتينين براي تعيين سطح سرمي کراتين و اغلب براي پي بردن به وضعيت سلامت و کارکرد کليه ها استفاده مي شود. لازم به ذکر است ورزشکاراني که مکمل هاي کراتين ترکيبي و خالص استفاده کرده و يا از مکمل هايي که ضمنان حاوي کراتين هستند استفاده مي کنند در صورتي که کليه هاي سالم نداشته باشند و در صورتي که کمترين نارسايي در کليه ها داشته باشند با بالا رفتن اين آيتم مواجه خواهند شد.

حتما خود نيز دريافتيد که مکمل هاي غذايي چندان هم که به نظر مي رسند و ادعا مي شود بي عارضه نيستند. مصرف ديوانه وار کراتين نظير آنچه که در برخي موارد از سوي ممد کول و جعفر بازو و حتي دکتر جکول توصيه و نسخه مي شود ممکن است در ظاهر عوارض شايع استروئيدها را نداشته باشد ولي موجب افزايش ديوانه وار کراتينين مي شود و حتي اگر کليه ها فعال تر شده و خون را بتوانند پاکسازي بکنند باز هم کليه ها تحت فشار بوده و به مرور تخريب خواهند شد.

پس نتيجه مي گيريم که در مصرف مکمل هاي غذايي نيز نه تنها افراط کاري از پيش نمي برد و کمکي به رشد بافت هاي عضلاني نمي کند بلکه زمينه را براي تخريب بدن نيز مهيا تر مي کند و بايد در اين مورد نيز اندازه نگه داشت که اندازه نکوست. کساني که براي شما مکمل تجويز مي کنند عموما کساني هستند که خود نيز مکمل مي فروشند و يا دست کمي درصدشان از مکمل هايي که شما به سفارش ايشان مي خريد محفوظ است پس توجه کنيد در اين زمينه همواره ميل به اين سمت و سو هست که شما حداکثر ميزان مکملي که مي توانيد تهيه کنيد را تهيه و مصرف کنيد چرا که به اين ترتيب سود اين افراد افزون تر خواهد شد و اين در حالي است که در اغلب موارد شما نياز يه مصرف همزمان اين همه مکمل نداريد و گذشته از اين، مصرف همزمان اين همه مکمل براي شما مضر خواهد بود.

خوشبختانه اين آيتم از آزماشات چکاپ دوره اي من نيز در وضعيت نرمال مي باشد و اين به معني است که من در زمينه ي مصرف گوشت قرمز افراط ندارم و از سوي ديگر در مصرف مکمل هاي پروتئيني و کراتيني نيز افراط ندارم و کليه هاي من در وضعيت خطر قرار ندارند.

کلسترول مجموع

حتما مي دانيد که کلسترول خون ارتباط تنگاتنگي با مشکلات عروق کرونر و قلب و سکته هاي قلبي و فشار خون دارد. پس در صورتي که کلسترول خون بالا باشد زمينه براي بروز اين دسته از بيماري ها که از اصلي ترين دلايل مرگ و مير انسان ها نيز به شمار مي رود مهيا تر خواهد شد.

همانگونه که در تصوير مي بينيد کلسترول مجموع من دقيقا در مرز شمالي قرار دارد. کلسترول مجموع تا ۲۰۰ نرمال محسوب مي شود. بين ۲۰۰ تاي ۲۴۰ محدوده ي هشدار هست و از ۲۴۰ به بالاتر محدوده ي خطر تعيين شده است! پس لازم است در اين زمينه رعايت لازم را داشته باشم و کوهان شتري که آب کرده ام و از اين نوع چربي به جاي روغن گياهي و روغن مايع براي پخت و پز استفاده مي کنم را عليرغم اينکه بسيار هم خوشمزه است موقتا کنار گذاشته و تمرينات منظم فيزيکي که از يک سال قبل به اين سو به دلايلي به کل کنار گذاشته ام رو دوباره به صورت منظم شروع کنم.

تري گليسريد

 تري گليسريد رايج ترين چربي در بدن است. بالا بودن تري گليسريد در خون به معناي نزديک بودن خطر سکته هاي قلبي و مشکلات قلبي و عروقي و يا دست کم فشار خون بالاست. بالا بودن تري گليسريد همچنين يکي از علايم هشدار دهنده مبني بر بالا بودن مقاومت انسوليني در بدن و فراهم بودن زمينه براي بروز ديابت نوع دو مي باشد و در صورتي که ميزان تر گليسريد در خون خيلي بالا باشد اين امر ممکن است نشان دهنده ي نارسايي کبد و نارسايي پانکراس باشد.

تري گليسريد زير ۲۰۰ نرمال مي باشد و بين ۲۰۰ الي ۴۰۰ محدوده ي هشدار هست و بالاتر از ۴۰۰ محدوده ي خطرات جدي است. همانگونه که مشاهده مي کنيد تري گليسريد خون من در چند قدم ابتدايي محدوده ي هشدار قرار دارد و ۲۴۰ است و اين اگرچه در حال حاضر تهديد جدي براي سلامت من نيست ولي هشداري جدي است تا در رژيم غذايي خود که در يک سال اخير که خالي از کله پاچه و روغن حيواني و روغن کوهان شتر و غذاهايي پر چربي هم نبوده است تجديد نظر کرده و از سوي ديگر به يک سال کم تحرکي مطلق و دوري از تمرينات منظم اعم از تمرين با وزنه و بوکس تايلندي خاتمه داده و دوباره حتي اگر شده با کش بدنسازي در منزل و در مسافرت تمرين کرده و اندکي هم تمرينات هوازي نظير دو و يا طناب زدن داشته باشم. اينجاست که بايد برام دعا کنيد!

HDL کلسترول

در مورد اغلب آيتم هايي که در آزمايشات تشخيص طبي مي بينيد ترس همواره از بالا بودن موارد مي باشد ولي در مورد اين يکي آيتم عموما ترس همواره از پايين تر از نرمال بودن آن است به اين معني که کلسترول خوب اغلب افراد از سطح نرمال پايين تر است و از اين نظر توليد مشکل مي شود.

HDL و LDL دو نوع ساختار ليوپوپروتئيني هستند که بدن از اين دو ساختار براي حمل و نقل کلسترول در خون استفاده مي کند. HDL  در واقع يکي از مولکول‏ هاي چربي خون از نوع ليپوپروتئين است که قسمت اعظم آن پروتئين (۵۰ درصد) و قسمت کمتر آن را کلسترول و تري ‏گلسيريد تشکيل مي ‏دهد و کار عمده آن انتقال کلسترول از بافت ‏ها و هدايت آن به سمت کبد است. پس ناگفته پيداست که پايين بودن ميزان اين آيتم در خون الزاما به معناي افزايش و بالا بودن شديد تري گليسريد و کلسترول در خون خواهد بود.

نرمال بودن و بالا بودن ميزان HDL در خون به معناي در امان ماندن فرد از خطر بروز سکته هاي قلبي و گرفتگي عروق کرونر و بالا بودن فشار خون خواهد بود. عموما ميزان HDL در بدن زنان جوان و همچنين در بدن ورزشکاراني که در سيستم هاي هوازي تمرين و فعاليت مي کنند بيشتر از افراد عادي است.

همانگونه که مي بينيد من از اين نظر در وضعيت قابل قبولي به سر مي برم و صد البته در صورتي که تنبلي را رها کرده و تمرينات منظم هوازي در برنامه هاي روزانه داشته و از سوي ديگر کمي سختي به خود داده و رژيم هاي غذايي متعادل تري نيز رعايت بکنم مي توانم زندگي سالم تري داشته باشم.

به اين نکته نيز بايد اشاره بکنم که مصرف دخانيات و مصرف قليان شديدا بر روي اين آيتم اثر گذار است و موجب افت بسيار شديد ميزان HDL در خون مي شود و در صورتي که اهل دخانيات و قليان هستيد با کنار گذاشتن اين قبيل موارد سواي اينکه ريه و سلامت و شادابي جسم و روح خود را تضمين مي کنيد به بالا رفتن ميزان HDL خون خود نيز کمک خواهيد کرد. آقاي سلامي خودت رو به اون راه نزن دقيقا با خود شما بودم ها!

LDL کلسترول

LDL را کلسترول بد نيز مي نامند و بالا بودن اين آيتم در خون به معناي نزديک بودن خطر سکته هاي قلبي و مشکلات قلبي و عروقي خواهد بود. همانگونه که مي دانيد يا شايد هم نمي دانيد اين آيتم يکي از اساسي ترين آيتم هايي است که بايد مرتب بررسي شده و تحت کنترل باشد. خوشبختانه در اين زمينه نيز ما از اين آزمايش رو سفيد بيرون آمديم و از سلامت کامل برخوردار هستيم و خدا همه ي مريض ها را شفا بدهد.

VLDL کلسترول

VLDL مخفف Very-low-density lipoprotein مي باشد و عموما در چکاپ هاي دوره اي بررسي نمي گردد ولي چون من قصد داشتم حال اساسي و سنگين به خون و بدن خودم بدهم اين آيتم را نيز بررسي کردم تا بدون کلا شرمنده بشه! رنج مجاز اين آيتم بين ۱۰ تا ۴۰ مي باشد و جواب آزمايش من ۴۸ است که البته در حد و اندازه اي نبوده است که اعلام خطري محسوب گردد و صد البته بايد به اين مهم نيز اشاره بکنم که مصرف غذاي پر چرب در يکي دو روز قبل از گرفتن آزمايش خون نيز تا حدودي موجب بالا نشان دادن چربي خون مي گردد ولي با همه ي اين تفاسير اگر تحرک بدني سالم از زندگي حذف شود و اگر سيستم هوازي به کل از برنامه هاي روزانه رخت ببندد بايد هم در آينده اي نزديک منتظر بيماري باشيم.

چکاپ دوره ای در بدنسازی
چکاپ دوره ای در بدنسازی

کلسترول/ HDL

ديگه با اين آيتم خواستم کلا در زمينه ي چربي هاي خون يه حالي به خودم و بدنم بدم که مادر بگورخد! اين آيتم نسبت کلسترول به HDL ناميده مي شود و براي بررسي مقايسه اي کلسترول مجموع و کلسترول خوب است. از اين مقايسه براي بررسي دقيق تر وضعيت چربي خون استفاده مي شود که البته بيشتر در مورد کساني که چربي خون دارند مورد استفاده قرار مي گيرد. نتيجه بايد زير ۵ باشد و صد البته بهترين نتيجه نتيجه اي است که ۴ و يا حتي ۳ و ۲ باشد و همانگونه که مي بينيد نتيجه ي آزمايش من ۴ را نشان مي دهد و اگر رعايت کرده بودم و تمرينات هوازي خوب داشتم و اگر غذاهاي کم چربي مي خوردم و اگر قليان نمي کشيدم.، خدا بگم چي کارت بکنه مهدي که فرت و فرت زنگ مي زني کجايي بيام دنبالت بريم قليان، کلسترول خون من بره بالا جواب اش رو تو مي دي؟ آره داشتم مي گفتم اگر اين موارد را رعايت مي کردم کلسترول خون هم کمتر از الان مي شد و اين نسبت شايد ۳ مي شد و مسلما در اين زمينه ۳ بهتر از ۴ مي باشد.

S.G.O.T

به به! رسيديم به فاکتورهاي تشخيص سلامت کبد و آنزيم هاي کبدي! چيزي که تقريبا اصلي ترين دغدغه و نگراني بدنسازاني است که مشت مشت ديانابول و اکسي متولون و وينسترول ميل مي کنند و آنزيم هاي کبدي شان به اين قبله ي محمدي گاهي تا ۱۰ برابر حد نرمال نيز افزايش مي يابد و عين خيالشون هم نيست! اسم علمي اين آيتم آسپارتات ترانس آميناز مي باشد و در برخي موارد آن را به اختصار AST نيز مي نامند. افزايش بسيار اندکي و بالا بودن موقت اين آنزيم را نمي توان دال بر بيماري کبد دانست ولي با اين وجود در صورتي که اين آنزيم در خون بسيار بالا بوده و اين بالا بودن نيز مدام باشد بايد به سلامت کبد شک کرد.

S.G.P.T

نام علمي اين آنزيم آلانين ترانس آميناز مي باشد و در برخي موارد اين آنزيم را با علامت اختصاري ALT نيز نمايش مي دهند. اين آيتم نيز يکي ديگر از آنزيم هاي کبدي است که بالا بودن آن خصوصا در ميان بدنسازاني که با دارو بيگانه نيستند به وفور ديده مي شود. همانگونه که مي بينيد آنزيم هاي کبدي من بسيار پايين تر از آستانه ي هشدار قرار دارند و اين ابدا به اين معني نيست که زندگي پاستوريزه اي داشته ام و همواره حتي از قرص سر درد هم ترسيده ام نه! من خودم به فراواني از استروئيدها و داروهاي نيروزا حتي در دزهاي بسيار بالا استفاده کرده ام ولي به دليل اينکه عميقا مي دانستم اين داروها چه فجايعي در بدن رقم مي زنند همواره سلامت خود را پايش کرده و احتياطات لازم را به عمل آورده ام و نتيجه را نيز اکنون در پايش نهايي ملاحظه مي کنيم!

از عمده دلايلي که موجب افزايش و بالا بودن آنزيم هاي کبدي در خون مي شود مي توان به موارد زير اشاره کرد:

  • مصرف برخي داروهاي کاهنده ي کلسترول خون مثل استاتين 
  • نوشيدن الکل 
  • نارسايي قلبي
  • بيماري هاي ويروسي هپاتيت A و B و C
  • بيماري کبد چرب غيرالکلي
  • چاقي
  • برخي داروهاي مسکن مثل استامينوفن
  • هپاتيت الکلي (التهاب کبد در اثر مصرف الکل)
  • هپاتيت خود ايمني، التهاب کبد در اثر يک اختلال خودايمني
  • بيماري سلياک، آسييب روده باريک در اثر اسيدآمينه ي گلوتن
  • سيروز کبدي
  • عفونت سيتومگالو ويروس
  • درماتوميوزيت (يک بيماري التهابي که باعث ضعف عضلات و بثورات پوستي مي شود)
  • ويروس اپشتين بار
  • التهاب کيسه صفرا که کوله سيستيت نيز ناميده مي شود.
  • سکته قلبي
  • هموکروماتوز به معني تجمع آهن خيلي زياد در بدن
  • کم کاري تيروئيد
  • سرطان کبد
  • بيماري مونونوکلئوز
  • ديستروفي عضلاني بيماري ارثي و مادرزادي که باعث ضعف پيشرونده عضلات مي شود
  • التهاب پانکراس
  • پلي ميوزيت (بيماري التهابي که باعث ضعف عضلات مي شود)
  • هپاتيت سمي (التهاب کبد در اثر داروها و يا سموم)
  • بيماري ويلسون به معني تجمع بيش از حد مس در بدن

ايمونولوژي

ايمونولوژي را مي توان ايمني شناسي نيز معني کرد. در اين دسته آزمايشاتي قرار مي گيرند که با استفاده از اين آزمايشات سيستم ايمني و ايمن بودن بدن در برابر بيماري ها ويا ميزان پيشرفت احتمالي بيماري هايي که با سيستم ايمني سر و کار دارند را بررسي مي کنند:

Hbs Antibody

شماره هاي گذشته در مورد هپاتيت b و در مورد خطرات اين بيماري افاضات ادب کرديم و گفتيم که خوشبختانه اين ويروس را نوعي واکسن ساخته اند که با تزريق اين واکسن تا مدت هاي مديد مي توان از ايمن بودن خود در برابر اين ويروس تا حدود زيادي حصول اطمينان نمود. اگرچه در برخي موارد گفته شده است و ادعا شده است که واکسن اين ويروس خود مي تواند منشا بيماري هايي همانند ms باشد ولي اولا در طبيعت همه چيز بر اساس بده و بستان است و زماني که شما براي رسيدن به ايمني در برابر هپاتيت b بايد تبعات منفي احتمالي واکسن آن را نيز به تن بخري و در ثاني از سوي ديگر نتايج برخي تحقيقات نشان داده بود که اين واکسن به تنهايي سبب بروز ms نمي شود و فقط کساني که اين بيماري را با خود دارند و اين بيماري هنوز در بدن آنها خود را نشان نداده است سريع تر از ديگر افراد که اين واکسن را دريافت نکرده اند به مرحله ي حاد بيماري ms مي رساند و همين!

خلاصه داستان هر چه باشد ما اين واکسن را سال ۱۳۷۷ زده بوديم و اکنون هم که خودمان در مورد هپاتيت b مقاله در کرديم ترس ورمان داشت و گفتيم با يک فقره آزمايش ماندگاري اثر اين واکسني که زده ايم را بررسي کنيم و خوشبختانه همانگونه که مي بينيد اين واکسن هنوز در بدن من به صورت فعال باقي است و من هنوز با وجود اينکه اين واکسن را در سال ۱۳۷۷ زده ام در برابر هپاتيت b مصون هستم و اين آيتم صرفا براي حصول اطمينان از اين بابت بود و بس!

Anti HCV Antibody

اين تست در حقيقت تست مثبت يا منفي بودن ابتلا فرد به بيماري بسيار بسيار شايع هپاتيت c هست و همانگونه که پيشتر گفتيم اين بيماري نه واکسن دارد و نه علايم اوليه دارد و نه اينکه درمان قطعي و صد در صد که بتوان اين ويروس را براي هميشه از بدن ما پاکسازي بکند. کساني که به اين بيماري مبتلا مي شوند عموما و تا زماني که کبد خود را به طور کامل از دست ندهند از بيماري خود مطلع نمي شوند مگر در مواردي که به صورت اتفاقي آزمايشات تشخيص طبي داده باشند! مقاله هاي پيشين گفتيم که اين بيماري شديدا شايع است و در صورتي که به سلامت خود اهميت مي دهيد هر از چند گاه بايد آزمايش داده و از سلامت خود از اين نظطر حصول اطمينان کرده و در صورت ابتلا به اين بيماري پيش از اينکه دير شده باشد آگاه شده و تهميدات لازم براي مهار بيماري با به کمک پزشک خود بيانديشيد. خوشبختانه همانگونه که مي بينيد پاسخ منفي است و من به هپاتيت c مبتلا نيستم. 

تومور مارکر

در آزمايشات خون مبحثي است به نام تومور مارکز که در اين مبحث در مورد نشانه هايي که وجود تومور ها و سرطان ها در خون از خود بر جاي مي گذارند فعاليت مي شود.

P.S.A Total

p.s.a در اصل مخفف Prostate Specific Antigen  مي باشد. p.s.a پروتئيني است كه عمدتا توسط سلول هايي در پروستات توليد مي شود. بيشتر PSA به داخل مايع مني رها مي شود اما مقدار کمي از آن نيز به درون جريان خون رها مي گردد و به همين دليل نيز ميزان آن در خون قابل ردگيري است و از اين آيتم براي سنجش سلامت پروستات مي توان استفاده کرد.  p.s.a به دو شکل در خون موجود است: آزاد  و کمپلکس يعني متصل به يك پروتئين. سطوح بالاي PSA ممکن است در پروستاتيت و هيپرپلازي خوش خيم پروستات (BPH) و نيز با افزايش سن مردان ديده شود.

معمولا افرادي که در طول دوران ورزشي خود از داروهاي استروئيدي و خصوصا از آندروژن ها استفاده هاي اسفار گسيخته مي کنند و همچنين افرادي که شهوت ران تر از ديگر افراد بوده و فعاليت هاي اين چنيني زياد و افراطي دارند بيشتر از ديگران در معرض خطر بروز سرطاني موسوم به سرطان پروستات هستند و توجه داشته باشيد که اين نوع از سرطان بر خلاف ديگر سرطان ها دردي به همراه نداشته و علايم حادي نيز ندارد و زماني که بدن آلوده به سرطان شد و سرطان در بدن ريشه دواند علايم آن بروز مي کند و صد البته در اين مرحله ديگر کار زيادي براي فرد نمي توان صورت داد.

در انجام اين آزمايش يا بهتر بگويم اين آيتم از اين آزمايش که صرفا براي سنجش سلامت پروستات مي باشد به اين نکات توجه داشته باشيد که  DRE، دستکاري پروستات توسط بيوپسي يا برداشتن پروستات، دوچرخه سواري، انزال در عرض ۲۴ ساعت قبل از آزمايش و عفونت پروستات مي توانند سطح PSA را افزايش دهند.

همانگونه که از جواب آزمايش بر مي آيد بنده از لحاظ پروستات نيز در وضعيت سالم به سر مي برم و بد نيست بدانيد که با پا گذاشتن به سن حتي اگر در معرض خطر عوارض داروهاي استروئيدي نيز نبوده و فعاليت هاي مردانه ي بيش از حد عرف و نياز نيز نداشته باشيد به واسطه کهولت سن، شديدا در معرض خطر بزرگي پروستات قرار داريد و انجام اين آزمايش به صورت دوره اي براي بررسي وضعيت سلامت پروستات الزامي خواهد بود.

صادق سلامي

3.4 7 votes
امتیازدهی به مقاله

مطالب مرتبط

اشتراک
نوع اشتراک
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
دیدن همه ی نظرات
0
نظر بدهید.x